به گزارش مشرق گاهي هم اين نامگذاري با برخي از اتفاقات سياسي همراه بوده است مانند روز دانش آموز ،روز دانشجو،هفته معلم،هفته دفاع مقدس و ….بي گمان هدف از اين نامگذاري ها اين است که مردم با فلسفه نامگذاري آنها آشنا شده و پيوند عاطفي و معنوي مردم با اين مراسمات بيشتر گردد.
يکي از نامگذاريهايي که در چند سال اخير اتفاق افتاده است،نامگذاري سالروز ازدواج حضرت علي و فاطمه زهرا(س)به عنوان روز ازدواج است که ظاهرا مقرر شده از سال آينده در تقويم رسمي کشور به هفته ازدواج تبديل گردد تا اهميت موضوع براي مردم بيشتر شود! مطابق سالهاي گذشته امسال هم سازمان ملي جوانان به عنوان متولي اصلي امر ازدواج در کشور برنامه هايي را تدرک ديده و ظاهرا با آمادگي کامل به استقبال اين روز خواهد رفت.از جمله برنامه هاي اين سازمان مي توان به برگزاري همايشها،سمينارها،کارگاهها،ويژه نامه ها،تقدير از فعالين امر ازدواج و … اشاره کرد.همين امر بهانه اي شد که تا اندکي به بحث ازدواج پرداخته و در اين مورد قلم فرسايي کنم.
سازمان ملي جوانان هر از چندگاهي آمارهايي تکان دهنده منتشر مي کند که جاي تامل دارد. در يکي از آمارهاي اعلام شده در سال 87 ،اعلام شد که در حال حاضر 15 ميليون جوان آماده ازدواج در کشور داريم که با رعايت شرط اختلاف سني 2 تا 4 سال بين زوجين (آقايان بزرگتر باشند)حدود يک ميليون و دويست هزار نفر خانم ، شانس ازدواج را از دست داده اند.پس از اعلام اين آمارهشدار دهنده در مورد نسل جوان،برخي از نهادها از جمله سازمان ملي جوانان به فکر ارائه راه حلهايي براي حل معضل ازدواج جوانان افتادند که از جمله آن مي توان به بحث ترويج ازدواج هاي نيمه مستقل اشاره کرد که صداي موافق و مخالفان زيادي را در جامعه برانگيخت و هرکسي از ظن خود درباره آن اظهار نظر کرد.پيشنهاد سازمان ملي جوانان از اين قرار بود که جوانان در شرف ازدواج، ازدواج کرده و تا فراهم شدن شرايط تشکيل خانواده مستقل، همانند دوران مجردي تحت حمايت هاي مالي خانواده هاي خود باشند.يعني همانند دوران مجردي خرج پسر را پدرش و خرج دختر را هم پدرش پرداخت نمايد تا اينکه شرايط زندگي مستقل فراهم آيد.يکي ديگر از آمارهايي که اخيرا اعلام شده،افزايش آمار زنان خود سرپرست از 8 درصد به 8.1 درصد است(زنان خود سرپرست به خانمهايي اطلاق مي شود که عملا شانس ازدواج را از دست داده و به تنهايي و يا در کنار پدرومادرشان زندگي مي کنند).
افزايش آمار طلاق در جامعه هم از نقاط قابل تامل است.البته چندروز پيش در خبرگزاريها از زبان يکي از معاونين سازمان ملي جوانان آمده بود که آمار ازدواج 3 درصد رشد داشته است.البته در ادامه ايشان اعلام کرده بود که آمار طلاق هم رشد داشته است.
مشاهدات چه مي گويد؟
مطمئنا کسي نمي تواند ادعا کند که اصلا درگير بحث ازدواج نشده است.مهمترين موردي که در اينگونه بحث ها براي آقايان مطرح مي گردد بحث اقتصادي است که معمولا با نوعي ترس نسبت به آينده و مسائلي نظير اشتغال ،مسکن و … همراه است. سن ازدواج،توقعات خانمها و خانواده آنها،پيدا کردن همسر مناسب ديگر سرفصلهاي اين بحث شيرين را تشکيل مي دهد. البته در کنار آن مي توان به سنگ اندازيهاي خانواده آقايان هم اشاره کرد.
نتيجه آن مي شود که که با دست به دست دادن اين عوامل شاهد طيف عظيمي از عواطف ناکام در محيطهاي دانشگاهي هستيم که معمولا عواقب خوبي را براي جوان به دنبال ندارد .البته عده اي هم با روي آوردن به دوستي با جنس مخالف سعي در جبران برخي از اين خلاءهاي عاطفي مي کنند که آخر و عاقبت اين دوستي ها هم از اول کاملا مشخص است.عده اي هم راه تجرد در پيش مي گيرند و بعدا که شرايط ازدواج هم برايشان فراهم مي گردد حاضر به ازدواج نمي گردند.
عواقب عدم ازدواج به موقع:
قطعا عواقب عدم ازدواج به موقع براي هيچ کسي پوشيده نيست که در اينجا به برخي از آنها اشاره مي شود:
1-گسست نسلي بين والدين و فرزندان به دليل اختلاف سني زياد بين والدين و فرزندان
2-عدم روحيه مسئوليت پذيري در بين نسل جوان(که خود يکي از دلايل افزايش سن ازدواج هم هست)
3-ترويج زندگي هاي مجردي در جامعه
4-افزايش فساد،بزهکاري و اعتياد در جامعه
5-رشد منفي جمعيت
6-مشکلات جسمي و روحي ناشي از تاخير ازدواج
7- و …
مشکل در کجاست؟
به نظر مي رسد در کنار اقدامات خوبي که دولت در چند سال اخير انجام داده (نظير افزايش وام ازدواج،مسکن مهرو …) مسئله اصلي خود فرد و خانواده هاست که بايد نسبت به مساله آگاه باشند.يکي از مشکلات جوانان امروزي با والدينشان اين است که جنس مشکلات آنها با جنس مشکلات دوران جواني پدرو مادرشان متفاوت است.پدران و مادران نسل جوان با مشکلات ديگري در جواني شان دست و پنجه نرم مي کردند که شايد براي نسل امروزي درک آن مشکلات زياد ملموس نيست و در عوض پدران ومادران آنها در سنين پايين ازدواج مي کردند و خيلي از مشکلات اقتصادي امروز جوانان نظير اشتغال،ميزان درآمد (به دليل پايين بودن توقعات مردم آن زمان)را نداشتندو با توجه به جو آن روز خيلي از فشارهاي جنسي و روحي که در حال حاضر به دليل بالا رفتن سن ازدواج وجود دارد،تجربه نکرده اند.
البته بايد به اين نکته نيز توجه داشت که سالهاي اخير به دليل آلوده شدن جامعه،رواج اينترنت،ماهواره و … بلوغ جنسي به مراتب زودتر از گذشته در جوانان اتفاق مي افتد و نتيجه آن مي شود که شکاف بين نسلي پديد آمده و عملا خانواده ها از درک بسياري از مشکلات جوانان فعلي عاجزند.
راهکار چيست؟
از منظري بحث خانواده هاي نيمه مستقل بحث خوبي بود که ابتر ماند.البته جاي کار داشت البته اين طرح به نوعي همان طرح خانواده هاي قديم ايراني بود که پدرومادر و فرزندان سالها در کنار يکديگر و در يک منزل زندگي مي کردند(البته به نوعي ديگر) و مي تواند به عنوان راهکاري در شرايط فعلي جامعه تلقي گردد که البته نياز به فرهنگ سازي و از همه مهمتر آماده کردن خانواده ها براي پذيرش اين بحث را دارد.
نکات زير هم مي تواند در اين امر چاره ساز باشد:
- صدا و سيما به عنوان به مهمترين رسانه ملي قطعا نقش بسيار تعيين کننده اي دارد که مي تواند جوانان و خانواده ها را به امر ازدواج ترغيب کند.(البته سريالهاي فعلي چنان غولي از زندگي و ازدواج در بين مردم مي سازند که خيلي ها را هم که قصد ازدواج دارند،پشيمان مي کند.)
- ساختن خوابگاههاي متاهلي در دانشگاه ها و تشويق دانشجويان به ازدواج هم مي تواند از راهکارهاي موثر باشد.
- افزايش کمکهاي دولتي نظير وام ازدواج،قرار دادن مسکن رايگان و …. در اختيار زوجهاي جوان راهکار ديگري است.
- بررسي خدمت سربازي و تبديل آن به دوراني که بتوان استفاده مفيدتري از اين دوره داشت،قطعا بي تاثير نخواهد بود.
- پايين آوردن توقعات خانواده ها و علل الخصوص خانمها در امر ازدواج مي تواند راهکار ديگري باشد.
- آموزش قبل،حين و بعد از ازدواج جهت کاهش مشکلات خانواده ها و کاهش آمار طلاق
- و ….
حامد تيموري
يکي از اقدامات جالب فرهنگي که پس از پيروزي انقلاب اسلامي اتفاق افتاده،پيوند برخي از اعياد مذهبي و ملي با زندگي مردم است که در تقويم رسمي کشور هم ثبت شده است که از آن جمله مي توان به روز پدر(سالروز ولادت حضرت علي)،روز مادر(سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا)،روز